غرور ناتمام ماه
من اینبار،
دست در دست الهه ی نوپای عشق
به سوی بهارستانی میروم،
که در آن، راویان مهر
چکامه ی شاعرانه سر میدهند
چکامه ای که هر حرف آن
تو را میخواند
و همصدای نغمه ی خوشی میشوم
که از آن
نوای جانسوز عشق تو، می تراود
خوب من!
بخوان از دوست داشتن هایی که کوه،
برای پاکی شان سجده میکند؛
و بمان و ستاره ی تابان شبم باش
تا به هوایت
بشکند این غرور های ناتمام ماه.....!
"ترمه سلطانی هفشجانی"
ادامه مطلب
[ دوشنبه 96/6/27 ] [ 1:22 صبح ] [ ترمه سلطانی هفشجانی ]