سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بدون عنوان

قناری عشق وامید را

به آرامش سلوک سپردم

شاید تو بیایی و

 سری به رخ دیوانه ی عنقای خیال بزنی 

تا اگر خاموش شبی 

 دل بی تاب خسی 

صورت غنچه ی مهر را 

 به شلا ق ظلمت سپرد

بی آلا یش 

مرحمی باشم بر جراحت دردناک بهار 

 نه نمکدان عجز بر زخم نگاه......

 

ترمه سلطانی هفشجانی

 

 

 




ادامه مطلب

[ پنج شنبه 95/8/13 ] [ 3:12 عصر ] [ ترمه سلطانی هفشجانی ]

یک خواهش!

با سلام!

یک خواهش ازتون دارم. لطفا درباره ی شعرام نظر بدید و ایراد هام رو هم بگید.

خیلی خوشحال میشم .

ازتون متشکرم که به سایتم سر میزنیدتبسم




ادامه مطلب

[ چهارشنبه 95/8/12 ] [ 3:40 عصر ] [ ترمه سلطانی هفشجانی ]

حال من

آری اینبار توی قلعه ی بی تابی شب

من دوباره شکستم میان اشک های ناتمام زمستان

برف را سزاوار دردهایم دانستم

وفریاد راپیشه کردم

تا قله ای را به ژرفای 

کوه های صبر چشمانت  فتح کنم

 وانتظار را

رهسپارجویبار نگاه......

 

 

ترمه سلطانی هفشجانی

 

 




ادامه مطلب

[ چهارشنبه 95/8/12 ] [ 3:30 عصر ] [ ترمه سلطانی هفشجانی ]

بدون عنوان

ای روشنی بی پایان من!

مرادریاب دربهاردلکش خود

تا دوباره بتوانم آونگ حیات را 

دراعماق دریای نگاهت بیابم.

 

ترمه سلطانی هفشجانی




ادامه مطلب

[ دوشنبه 95/8/10 ] [ 8:19 عصر ] [ ترمه سلطانی هفشجانی ]

کاش نمی رفتی ...

کاش نمی رفتی 

کاش میماندی

حال چگونه با این غم نامه

در بیابان بی کسی سر کنم؟

دیگر کسی نیست که ازغم هایم,

قالیچه ی شور شوق ببافد:

دیگر شکوفه ای نیست 

که نگین انگشتربهارم باشد.

ماه من!

آخر مگر میشود شبهای بی ستاره ام را بدون توروشن  کنم؟

مگر میشود حرف عشق را,

بدون توسرمشق نگاه کنم

ویا گذشت را آموزگارخیال.....!

فکرمیکردم قول هایت مثل جواب است ;

همرزم سوال های این دل خراب !

کاش فرصتی میدادی;

من بوته ی کوچک احساسم را ,

بیجا خوارنکردم

قلب خنیانگرت را بااین روح توخالی صاف کن !

قسم میخورم که تا زنده ام ,

وجودم را نثارآواز نغز صدایت کنم 

حتی میان نغمه های ناتمام چکاوک....!

 

ترمه سلطانی هفشجانی




ادامه مطلب

[ یکشنبه 95/8/9 ] [ 2:23 عصر ] [ ترمه سلطانی هفشجانی ]