بیعنوان
این دو آویز
بر گریبانِ خَمَت،
روزگاری عشق نواختهاند
از تو و مایی که هنوز،
تنها نازی بودهاند و
کرشمهی نیازی...
این دو آویز
بر گریبانِ خَمَت،
زینتِ عشقاند!
این دو آویز،
بند کردهاند
که بمانند بر گریبان خَمَت...
بند کردهاند و باز،
هِی تو بندِ دل به تار زنی
"هی فلانی،
خوش بتابان خرمنِ گیس
با سازِ تنم!"
*ترمه سلطانی هفشجانی*
ادامه مطلب
[ پنج شنبه 103/2/6 ] [ 9:30 عصر ] [ ترمه سلطانی هفشجانی ]