بی عنوان
نازی کنی و تازی
بر سفالینهی احساسم،
حلالت باد!
امّا...امّا...
بگذریم...
این قائله ختم به عاشقیست
پیمانهی جان بشکان،
صد بار حلالت باد!
"ترمه سلطانی هفشجانی"
ادامه مطلب
[ چهارشنبه 99/6/26 ] [ 8:44 عصر ] [ ترمه سلطانی هفشجانی ]
نازی کنی و تازی
بر سفالینهی احساسم،
حلالت باد!
امّا...امّا...
بگذریم...
این قائله ختم به عاشقیست
پیمانهی جان بشکان،
صد بار حلالت باد!
"ترمه سلطانی هفشجانی"
همگان "یکتا" پرستند و
من، "تو" را
...
به امتناعِ غم می ماند
به انتظارِ تو نشستن
"ترمه سلطانی هفشجانی"
تو را ای عشقِ شیرین،
چگونه در گوشهی شهناز*
تلخ، شور نوازم؟...
"ترمه سلطانی هفشجانی"
*گوشهی شهناز: یکی از گوشههای دستگاه شور
میلاد تو
همچو نخست میعادِ* اهنگ و مقام،
بیداریِ خاموشم را
عاشقانه نواخت
زنهار هنوز
در زهر خامُشِ چشمانت
خفته در بیداریِ عشق،
پُر صدا غوطهوَرَم...
"ترمه سلطانی هفشجانی"
*میعاد: اصطلاحی در موسیقی به معنای پرده