سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بیعنوان

نکند درد شوی

سردشوی،

بغضِ یک حرف شوی؛

یا که من اشک شَوَم

آه شَوَم،

تو نمانی و نمانی و

به هجرت بروی...!

"ترمه سلطانی هفشجانی"




ادامه مطلب

[ چهارشنبه 98/9/27 ] [ 2:24 عصر ] [ ترمه سلطانی هفشجانی ]

گورستان قلب

شکافتم و خلاص!

بگذار رسوا شود

آن دل،

که آتش به جانِ سینه انداخت

...

آری؛این‌بار تو نبودی

که من،

شکافتم گورستان قلبم را...!

 

"ترمه سلطانی هفشجانی"




ادامه مطلب

[ چهارشنبه 98/9/20 ] [ 2:0 عصر ] [ ترمه سلطانی هفشجانی ]

بی عنوان

ردای اشک خوب به تنم نشسته... نه؟

بوی تو را می‌دهد 

که رنگ آسمانی 

...

آسوده بخند به فخر سلطنت غم؛

تاج اغواگرش روی انحنای حرف‌هایم

زیادی سنگین است 

هم وزن جای خالی‌ات!

"ترمه سلطانی هفشجانی"

 




ادامه مطلب

[ چهارشنبه 98/9/13 ] [ 10:49 عصر ] [ ترمه سلطانی هفشجانی ]

بی عنوان

بین اعتدال شعر و شیدایی 

-درست همانجا

که گُر گرفتم از گرمی بوسه‌هایت-

سکانس آخر ماندنت،

با شیونِ خاموشِ من و

وفای تو 

-همچو سمفونی یک اتفاق-

شروع شد 

...

بغض نفس شکست زیر نقاب خوشی‌ام؛

نایِ بازی نمانده به تن،

پلانِ آخر باشد

برای خنده‌هایش

که بی من شیدا ترند-

"ترمه سلطانی هفشجانی"




ادامه مطلب

[ چهارشنبه 98/9/6 ] [ 10:33 عصر ] [ ترمه سلطانی هفشجانی ]

ساخت کد موزیک