سفارش تبلیغ
صبا ویژن

داستان اولین شنبه...

اولین شنبه آن سال،

دیوان بی نامی بود

که تو در آن غزل هجر سرودی

و از من خواستی 

تا برگشتنت نوای عشق بنوازم

در دستگاه امید;

اما تو نیامدی و 

آهنگ دل بیچاره ی من

در دستگاه آتش و آه ،

سوختن را به دیدن زمستان ترجیح داد....

ترمه سلطانی هفشجانی

 




ادامه مطلب

[ چهارشنبه 95/11/13 ] [ 7:50 عصر ] [ ترمه سلطانی هفشجانی ]

ساخت کد موزیک